باید بخوام

ساخت وبلاگ

می خوام قبول کنم که من مشکل دارم. همونطور که قبول کردم که نابود شدم.

حالا واقعاً برام ثابت شده که چقدر فکر مرگ برام عادیه، چقدر راحت می تونم بپذیرمش. به در و دیوار چنگ می زنی تا یه چیزی پیدا کنی که واقعاً اون چیز رو بخوای. من واقعاً چی میخوام؟ این سوالیه که چند ماهه فکرم رو به شدت مشغول و اعصابم رو ضعیف کرده. لعنت بهش، به هیچ جوابی نمی رسم، مطلقاً هیچی.

از اون گذشتم و الآن دارم به سوال بزرگ تری فکر می کنم. اصلاً باید واقعاً چیزی رو بخوام؟ قطعاً اگر بخوام زندگی کنم باید بخوام، ولی در کمال تاسف نمی خوام. حالا نمی دونم این چقدر خوبه، چقدر بد. از این جهت می تونه بد باشه که اینطوری زندگی ممکن نیست. از این جهت هم میتونه خوب باشه که خیلی راحت می تونم با مرگ کنار بیام، اما لعنت بهش من کاملاً سالمم.

بین زمین و آسمون بودن خیلی مزخرفه، از درون می پاشی...

هژار...
ما را در سایت هژار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7hazhaar7 بازدید : 148 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1398 ساعت: 1:08