به لحظات خدمت مقدس سربازی نزدیک می شویم :/ از اونجایی که من حافظه ی حلزون دارم و خاطرات سربازی ممکنه تا آخر عمر که چه عرض کنم، تا آخر همون دوره هم یادم نمونه که توی هر محفلی ازش صحبت کنم، شاید اونجا شروع کنم به نوشتن و بعدش اینجا بازنویسی کنم (بستگی داره چقد بیکار باشم اونجا :/) , ...ادامه مطلب
"در جاده ی خاکی طولانی پر بادی که به خارج شهر منتهی میشد راه افتادم.احساس کسی را داشتم که از شهربازی بیرون می رود بدون اینکه سوار هیچکدام از وسیله ها شده باشد. درست است که همیشه از شهر و مردمان و زندگ, ...ادامه مطلب
یه نفر که روی هرم مازلو زیاد مانور داده بود درست ترین شرح حال ما رو تفسیر داد. ما تا الآن فکر می کردیم توی طبقه ی پایین این هرم داریم درجا می زنیم؛ ولی ما اونجا دم در هرم وایسادیم داریم از روی هم بالا می ریم تا بتونیم تازه وارد هرم بشیم :/, ...ادامه مطلب
سیاه چشمون می خوام حالمو بپرسی، بشی مهمونم احوالمو بپرسی نگفتی نکنه خونه ش خرابه؟ ندیدنم واسش رنج و عذابه؟ نگفتی که غریبِ این ولایت تموم زندگیش نقش بر آبه؟ دانلود,حالیت نیست هایده,حالیت نیست,حالیت نیست اردلان طعمه,حالیت نیست نیما مظفری,حالیت نیست از عبدالمالکی,حالیت نیست اردلان,حالیت نیست از اردلان طعمه,حالیت نیست متن,حالیت نیست تومه,حالیت نیست نیما ...ادامه مطلب